جنگ خندق

جنگ خندق، كه به جنگ احزاب نیز معروف است، در شوال سال پنجم هجرت بعد از غزوه بنى نضیر واقع شد. این جنگ همان طورى كه از نامش (احزاب) پیداست، جنگى بود كه در آن تمام قبایل و گروههاى مختلف دشمنان اسلام، عرب، مشرك و یهود، بر ضد اسلام با هم متحد شدند و نیروى عظیمى را تشكیل دادند و براى محو اسلام و نابودى مسلمانان عازم مدینه شدند. و نزدیك به یك ماه مدینه را محاصره كردند و چون مسلمانان براى جلوگیرى از پیشروى دشمن، اطراف مدینه را به صورت خندق درآورده بودند، این جنگ را غزوه «خندق» می ‏نامند.

جنگ احزاب آخرین تلاش دشمن

این جنگ آخرین تلاش دشمن بود كه پیروزى در آن به نفع هر گروه تمام مى‏شد، سرنوشت آن گروه را مشخص مى‏كرد. به همین دلیل هنگامى كه قهرمان بزرگ عرب، «عمرو بن عبدود» در برابر قهرمان رشید اسلام، امیر المؤمنین على بن ابى طالب (ع) قرار گرفت، رسول خدا (ص) فرمود: «بَرَزَ الإیمانُ كلُّهُ إلى الشركِ كُلِّه؛ تمام ایمان در برابر تمام كفر قرار گرفت.» چرا كه پیروزى على بن ابى‏طالب (ع) بر عمرو، یا عمرو بر على (ع) پیروزى ایمان بر كفر و یا پیروزى كفر بر ایمان بود؛ به عبارت دیگر، سرنوشت آینده اسلام و شرك با این كارزار رقم مى‏خورد. لذا پس از پیروزى اسلام در این جنگ، قریش دیگر نتوانست خود را سازماندهى كند و براى همیشه ابتكار عمل به دست مسلمانان افتاد و قدرت دشمن براى همیشه شكسته شد و ستاره اقبالشان به افول گرایید. این پیروزى در حقیقت نقطه عطفى در تاریخ اسلام به شمار آمد و كفه موازنه قوا را در میان اسلام و كفر براى همیشه به نفع مسلمانان بر هم زد؛ به طورى كه دشمنان قسم خورده اسلام، دیگر قدرت جنگیدن با سپاه اسلام را نداشتند بر همین اساس بود كه پیامبر اسلام بعد از پایان جنگ فرمود: «الآن نَغزوهم و لا یَغزوننا؛ اكنون ما با آنها مى‏جنگیم، اما آنها قدرت جنگیدن با ما را ندارند.»

تشكل شرك و كفر در نابودى اسلام
كفار مكه و قریش همواره در كمین بودند تا به نحوى بر پیكر اسلام و مسلمانان ضربه وارد نموده، و در فرصت مناسبى به جانب پایگاه اسلام، مدینه لشكر كشى كنند، تا اسلام را نابود نمایند. همزمان با جنگ احزاب، عامل دیگرى سبب شد كه شعله این جنگ روشن شود و لشكر ده هزار نفرى متشكل از كفر و شرك و یهود، به جانب مدینه سرازیر شوند. این عامل، فتنه و تحریك یهود «بنى نضیر» بود كه كفار مكه را تشویق به جنگ كردند و قول همكارى و پشتیبانى به آنها دادند. بنى نضیر گروهى از یهود بودند كه در كنار مدینه ساكن و با مسلمانان پیمان دوستى و عدم تعرض بسته بودند. یهودیان بنى‏نظیر به پیمان خود عمل نكردند و به دنبال فرصتى بودند تا پیامبر (ص) را به قتل برسانند؛ اما قبل از آنكه آنها طرح خود را عملى سازند، جبرئیل امین نازل شد و حضرت را از توطئه آنها آگاه ساخت و پیامبر (ص) بلافاصله مكان خود را تغییر داد و از محل توطئه خارج شد. بدین ترتیب نقشه ‏هاى آنها نقش بر آب شد. پس از این حادثه، رسول خدا توطئه بنى‏نضیر را نقض آشكار پیمان عدم تعرض دانست و به آنها پیام فرستاد كه ده روز فرصت دارند شهر مدینه را ترك كنند و یا آماده جنگ باشند. طایفه بنى نضیر در ابتدا با تكیه بر وعده سركرده منافقین یعنى «عبد اللَّه بن اُبّى»، به مدت بیست روز پس از پایان مهلت، ایستادگى كردند اما چون توان مقاومت نداشتند، خانه ‏هاى خود را تخلیه كرده و به سوى خیبر - واقع در چند فرسخى مدینه - رهسپار شدند. ماجرا در اینجا خاتمه نیافت؛ زیرا دشمنى و خصومت آنان نسبت به اسلام و پیامبر خدا بیش از اینها بود. پس از این حادثه، چند نفر از بزرگان و رؤساى بنى نضیر مانند «سلام ابى الحقیق» و «حیى بن أخطب» در رأس هیأتى عازم مكه شدند و آمادگى خود را براى جنگیدن با مسلمانان به اطلاع سران قریش رساندند، و به آنها قول دادند تا آخرین نفس در كنار مشركان مكه بایستند و با پیامبر اسلام بجنگند. بدین ترتیب مشركان مكه را آماده جنگ كردند و از آنجا به سراغ قبیله «غطفان» - كه از یهودیان بودند و دشمنى سرسختى با اسلام داشتند - رفتند و آنها را نیز تشویق به جنگ با مسلمانان نمودند. آنها هم به درخواست آنان رأى موافق دادند، مشروط بر این كه پس از پیروزى، محصول یك ساله خیبر به آنها پرداخت شود. اما كار در اینجا خاتمه پیدا نكرد و قریش با هم‏پیمان خود قبیله «بنى سلیم»، و غطفان هم با هم ‏پیمان خود قبیله «بنى اسد» مكاتبه نموده و آنها را براى شركت در این لشكر كشى دعوت نمودند، و این قبایل هم دعوت آنها را پذیرفتند و در روز معین كفر و شرك و یهود كه از اسلام سیلى خورده بودند و یا براى آینده خود احساس خطر مى‏كردند، دست به دست هم دادند و با ده هزار نفر به فرماندهى ابو سفیان عازم مدینه شدند، تا كار اسلام را یكسره كنند و پیامبر (ص) را به قتل برسانند و مسلمانان را قتل عام نمایند و اموال آنها را به غارت برده و زنانشان را به اسارت ببرند. اما خداى بزرگ غیر از این را خواست، لذا با شكست آن گروهها و احزاب، پیروزى نصیب مسلمانان شد و براى همیشه چراغ كفر و بت پرستى خاموش و چراغ اسلام روشن گردید.

توسط: طبقه بندی: نظامی {موشك های بالستیك اسلحه ها}،