۱۳۸۷ دی ۲۲, یکشنبه

نکاتی مبهم از سریال یوزارسیف

نکاتی مبهم از سریال یوزارسیف

خدایا آیا یوسف آنقدر زشت بوده است؟
خدایا چرا پوتیفار آنقدر جذاب تر است؟
خدایا آیا زنان برای این یوسف دست هایشان را بریده اند؟
خدایا چرا گریمور این سریال آنقدر ناشیست؟
خدایا چرا یوزارسیف هاله ی نورانی ندارد؟
خدایا چرا لباسهای زنان مصری اینچنین کلفت و انبوه است؟
خدایا چرا وقتی زنان هیز مصری دستان خود را می بریدند صدای قرچ قروچ چرخ های گاری از آنان استخراج می شد؟
خدایا چرا آمنهتب ته لهجه ی اصفهانی دارد؟
خدایا چرا چنین بلایی سر موهای رحیم نوروزی آورده اند؟
خدایا پروانه معصومی دیگر چه از جان این سریال می خواهد؟
خدایا از برای چه لباس یوزارسیف در آن زندان کثیف و یا حتی در هنگام خرد کردن سنگ همچنان سفید باقی ماند؟
خدایا آیا در آن زمان وایتکس وجود داشته؟
خدایا چرا هیچ مویی بر دست و پای مردان این فیلم نروییده؟!
خدایا آیا مصریان باستان گر بوده اند؟
خدایا آیا در همه ی زندان های آن زمان به جای موش همستر وجود داشت؟
خدایا پس این یعقوب کی کور میشود؟
خدایا چرا بنیامین از یوزارسیف خوشگلتره؟
خدایا دمت گرم این پوتی فار چقدر روشن فکر می باشد!!!
خدایا آیا در ان زمان اتو و چسب مو وجود داشته؟
خدایا آیا زلیخا و کاریماما نسبتی با قالی کرمان دارند؟
خدایا منم از اون دستمال قرمزا که برای یوزارسیف کادو می آوردند می خواهم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر