خورشید که میگیره همه یه جوری دست و پاشون روگم میکنن و همه جا همه از ترس م یلرزن تو قصر هم همینطوره و فقط ژنرال جرات میکنه حرف بزنه و بگه این یه نشونه بدبختیه


ارتش دامول هم از ترس مستثنا نیست و موپالمو میگه بابام میگفت وقتی خورشید میگیره

خورشید که میگیره همه یه جوری دست و پاشون روگم میکنن و همه جا همه از ترس م یلرزن تو قصر هم همینطوره و فقط ژنرال جرات میکنه حرف بزنه و بگه این یه نشونه بدبختیه

توسط: طبقه بندی: خلاصه قسمت های سی ام تا شصتم سریال افسانه جومونگ(جومانگ)،