۱۳۸۸ فروردین ۲۷, پنجشنبه

خلاصه قسمت دوازدهم سریال جومونگ

خلاصه قسمت دوازده / 12 سریال افسانه جومونگ
دیدار بانو یوها با هموسو - مرگ هموسو - بازگشت جومونگ به قصر

قسمت دوازدهم جومونگ ، خیلی گریه دار بود و باید خودتون ببینید ، فکر نکنم با تعریف بشه این قسمت رو توضیح داد ، ضمن اینکه خود من هم مشتاقم ببینم که صدا و سیما چطور میخواد با سانسور این قسمت رو نشون بده ، چون سانسوریهای زیادی میتونه داشته باشه که بیشتر به جومونگ و مرگ هموسو مربوط میشه . به خلاصه قسمت دوازدهم سریال http://bia2mod.blogspot.com/میپردازیم ...
خوب خدا رو شکر بانو یوها موفق به دیدار عشق قدیمیش یعنی هموسو میشه و با خوشحالی هموسو رو در آغوش میگیره ، بعد از دیدار هم ، یوها و هموسو با هم صحبت میکنند و یوها برای هموسو همه چیز رو تعریف میکنه و میگه که اون زمانی که تو دستگیر شدی ، من از تو باردار شدم وبعد از نبودنت تصمیم گرفتم جومونگ رو بزرگ کنم تا انتقام تورو بگیره . هموسو هم میگه که من با جومونگ در غار زندانی بودم و اونو میشناسمش ، یوها میگه که به جومونگ میگم که تو پدرشی ، اما هموسو نمیذاره ...

http://www.jumong.ir/photos/3198467-jumong.ir-part12-s1.jpg

باتو یوها میاد پیش گیوم وا و بهش میگه که من هموسو رو دیدم و میخوام باقی عمر خودم رو در کنار هموسو زندگی کنم ، شاه هم میگه شما هرجا که بخواین با پشتیبانی من میتونید زندگی کنید .

http://www.jumong.ir/photos/2650806-jumong.ir-part12-s2.jpg

هموسو حالا که فهمیده جومونگ پسرش هستش و بانو یوها رو دیده ، جومونگ رو نصیحت میکنه و میگه که مواظب مادرت باش ، اون باید زن خوبی باشه و الان نگرانت هستش ، برو به دیدارش و جویای حالش شو ، جومونگ هم قبول میکنه و با خوشحالی به سمت مادرش میره و هموسو تنها میمونه .

http://www.jumong.ir/photos/9628513-jumong.ir-part12-s3.jpg

تسو و یانگ پو و ارتش 200 نفری به سمت کوهی که هموسو در اونجا هست میرند و خودشون رو مخفی میکنند تا بهش حمله کنند. همزمان با اونها گیوم وا به همراه بانو یوها هم به سمت هوسو میرند تا اونو ببیند . جومونگ هم که بی خبر از همه جا به سمت قصر میره ، اما در وسط راه ماری ، اویی و دیگر برادرش رو میبینه که داشتن به سمت جومونگ به کوه می اومدند ، خلاصه سه برادر به جومونگ میگن که یه ارتش 200 نفری داشت به سمت همونجایی که تو بودی میرفت

http://www.jumong.ir/photos/2124400-jumong.ir-part12-s4.jpg

جومونگ که میبینه استادش ( هموسو ) تنهاست به سرعت به سمت مخفیگاهشون بر میگرده و میبینه که تسو و یونگ ب همراه 200 نفر از ارتش دارند به هموسو حمله میکنند و میره که به هموسو کمک بکنه ، اما سه برادر نمیذارند و میگن که خطرناکه ، اما جومونگ گوش نمیده و اویی به مجبور از پشت میزنه به سرش و بیهوشش میکنند.و در نهایت تسو ، هموسو رو میکشه


http://www.jumong.ir/photos/6325822-jumong.ir-part12-s5.jpg

یوها و گیوم وا به مخفیگاه هموسو میرسند ، اما متاسفانه دیر میرسند و زمانی میرسند که هموسو مرده . گیوم وا و بانو یوها خیلی گریه میکنند . از اون طرف جومونگ به هوش میاد و میفهمه که هموسو رو کشتن دیوانه میشه و به کلبه بر میگرده ، اما هموسو رو نمیبینه . در نهایت با گریه و زاری های یوها هموسو رو تشییع میکنند .

http://www.jumong.ir/photos/1111156-jumong.ir-part12-s6.jpg

http://www.jumong.ir/photos/4107427-jumong.ir-part12-s7.jpg

وزیر اعظم پیش یو می یول میاد و بهش میگه که تسو ، هموسو رو کشته و شاه هم اگه بفهمه ، کاری نمیتونه بکنه ، چون تسو پسر اونه . جومونگ همش خیال میکنه که تسو برای کشتن اون به اون کلبه و هموسو حمله کرده ، در صورتی که تسو به تحریک وزیر اعظم برای کشتن هموسو به اون کلبه رفته بود و از اینکه جومونگ هم با هموسو باشه ، خبر نداشت .

http://www.jumong.ir/photos/9066788-jumong.ir-part12-s8.jpg

بانو یوها سخت مریض میشه و ملکه و برادرش از این مریضی خیلی خوشحال میشن ، ملکه تصمیم میگیره برای زخم زبون زدن پیش بانو یوها بره ، اما بانو یوها قبول نمیکنه و ملکه به زور خودش وارد میشه و بانو یوها هم محلش نمیذاره .
ژنرال به پادشاه خبر میده که زمانیکه شما به دیدن هموسو رفته بودید ، یه ارتش 200 نفری از قصر بیرون رفته و گیوم وا شک میکنه و ته و توش رو در میاره و میفهمه که کار یانگ پو بوده ، یانگ پو هم نگران به سمت تسو میاد و موضوع رو بهش میگه و تسو هم میگه که من خودم مسئولیتش رو به عهده میگیرم . خلاصه زمان بازخواهی یونگ پو ، تسو از راه میرسه و به پادشاه گیوم وا میگه که من میخوام براتون چیزی رو توضیح بدم و میخوام با هم تنها صحبت کنیم ، خلاصه جریان واقعی رو تعریف میکنه و میگه که من هموسو رو کشتم و همش به خاطر بویو و تو بوده ، شاه خیلی عصبانی میشه ، اما تسو رو نمیکشه

http://www.jumong.ir/photos/8020950-jumong.ir-part12-s10.jpg

شاه به ملاقات بانو یوها میاد و باهاش درد دل میکنه و بعد دستور میده که جومونگ رو پیداش کنند و به قصر بیارنش

http://www.jumong.ir/photos/239987-jumong.ir-part12-s11.jpg

جومونگ که از جریان کشته شدن هموسو خیلی عذاب میبینه ، خودش رو به دست شراب و زن های میخونه سپرده و غرق در شراب هستش ، این صحنه ها توصیف خوبی نداره که براتون شرح بدم . خلاصه فرستاده ی پادشاه خبر رو به جومونگ میرسونه ، اما جومونگ میگه که من دیگه بر نمیگردم ، تا اینکه شاه تصمیم میگیره خودش شخصا به دیدار جومونگ بره ....

http://www.jumong.ir/photos/9006809-jumong.ir-part12-s12.jpg

زیاد نگران نباشید ، جومونگ به خودش بر میگرده و همون جومونگ قبلی میشه . خلاصه قسمت سیزدهم سریال افسانه جومونگ رو در هفته بعد بخوانید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر